نام:علي عليمحمدي                                            مسئوليت:رزمنده

نام پدر:محمد علي                                            محل شهادت:منطقه مهران

تاريخ تولد: 1350/3/5                                  تاريخ شهادات:1365/2/31      

شغل:محصل                                                 علت شهادت:اصابت گلوله به سر و هر دو پا

زندگينامه:

شهید علی علیمحمدی در سال 1350 در خانواده ای مذهبی در شهرستان شاهرود،روستای دیزج بدنیا آمد.نام پدر بزرگوار ایشان محمدعلی علیمحمدی است.زمانیکه این عزیز بدنیا آمد دارای دو برادر و دو خواهر بزرگتر از خود بود.دوران کودکی اش بدون اتفاق سپری شد و در این مدت علاوه بر اینکه به دبستان میرفت همراه برادران برای کار ،همراه پدر به منظور شرکت در نماز جماعت و... به مسجد میرفت با شروع جنگ تحمیلی با رفت و آمد در پایگاه ها با جنگ آشنا شد و در این زمان به رفتن به جبهه ترغیب شد اما به علت سن کم اجازه رفتن نیافت و همچنان برای رفتن به جبهه مُصر بود. در سال 1364 برادر بزرگتر او (حسن علیمحمدی) به جبهه رفت و در طول این مدت تلاش میکرد تا او نیز به خط مقدم برود.زمانیکه برادرش از جبهه بازگشت و او را مجروح و جانباز دید نسبت به  قبل برای رفتن اصرار بیشتری نمود و سرانجام در سال 1365 در سن 15 سالگی با دست بردن در شناسنامه خود و تغییر سن و اجازه پدر و مادر خود به جبهه اعزام شدبعد از 40 روز ماندن در خط مقدم و جنگ با دشمنان در تاریخ 3121365در منطقه مهران بشدت زخمی شد و پس از اعزام به بیمارستان مشهد و ماندن در آن بیمارستان به مدت 4 روز در تاریخ 331365 مقام شهادت نایل آمد. مرقد این شهید هم اکنون در گلزار شهدای روستای دیزج میباشد.

 

قسمتی از وصیت نامه:

 

بِسمِ ربّ الشُّهَداءِ و صدیقین

 

هدفم از آمدن به جبهه این بود که به فرمان امام خود لبیک گفته و برای یاری دین خدا و بیرون راندن متجاوزان از کشور اسلامی ایران و برافراشتن پرچم لااله الا الله و محمد رسول الله در سرزمین مقدس عراق و زیارت حرم مطهر امام حسین سالار شهیدان در کربلای عزیز که جان عاشق دلخسته آن امام بزرگوار در راه آن فدا شده است به جبهه آمده ام و هیچ اجباری در آمدن به جبهه نداشته ام و با میل خود به این دیار سفر کرده ام و این فوز عظیم یعنی شهادت را با جان و دل پذیرفته ام ، و حال که این سعادت بزرگ نصیبم شده است از شما امت شهید پرور عاجزانه میخواهم که اول گوش به فرمان این مرد بزرگوار تاریخ یعنی امام امت باشید و جبهه ها را همیشه داغ نگهدارید و همانگونه که امام امت فرمودند مسجد ها را نباید خالی گذاشت شما نیز به هیچ وجه مساجد را ترک نکنید.فرزندان خود را به آمدن به جبهه تشویق کنید و مانع از آمدن آنها به جبهه نشوید و آنها را به آموختن مسائل شرعی و احکام اسلامی تشویق کنید تا ادامه دهنده راه شهیدان عزیزی که از جمع شما رفتند باشند.

 

من سه آرزو داشتم که به یک آرزویم رسیدم و به آنهای دیگر نرسیدم ،اولین آرزویم دیدن روی امام امت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بود که به این آرزویم نرسیدم  اگر شما روی مبارک آن امام عزیز را دیدید سلام مرا به او برسانید . دومین آرزویم این بود که قبر سالار شهیدان امام حسین را زیارت کنم که به این آرزویم هم نرسیدم . سومین آرزویم شهادت در راه خدا بود که این لیاقت را پیدا کردم و الان هم خیلی خوشحال هستم.

 

 


نظرات شما عزیزان:

raha
ساعت19:51---3 آذر 1392
salam bache ha khaste nabashin vebeton kheili jalebe khosham umad

bazam behetun sar mizanam
پاسخ:مرسی رها جون بازم سر بزن خوشحال میشیم


fateme
ساعت15:14---29 آبان 1392
سلام وبتون خیلی جالبو قشنگه.خوشحال میشم اگه به منم سر بزنید
پاسخ:ارزوی ما خوشحال کردن خواهران خوبی مثل شماست


راهیان نور
ساعت15:02---29 آبان 1392
سلام وبوتون در عین حال که جالبه آموزنده هم هست ممنون

محمد
ساعت22:03---28 آبان 1392
سلام و عرز خسته نباشید خدمت نویسندگان محترم
تبریک میگم که این عنوانو برای وبلاگتون انتخاب کردید
ممنون میشم اگه لطف کنیدو سری هم به ما بزنید


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







برچسب ها : شهید دانش آموز, شهید علی علیمحمدی, زندگی نامه شهید علی علیمحمدی, وصیت نامه شهید علی علیمحمدی,

 نوشته شده در  یک شنبهساعت 18:15